قرآنیان

وبگاه تحلیلی

قرآنیان

وبگاه تحلیلی

قرآنیان

«الَّذينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِکَ الَّذينَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِکَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ؛ آنان که براى دستیابى به حقیقت، به سخن گوش مى‌سپارند و بهترینِ آن را پیروى مى‌کنند. اینانند که خدا آنان را راه نموده است و اینانند خردمندان.» (زمر، 18)

پاسخ به شبهۀ ناتوانی خدا

دوشنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۳، ۰۱:۵۲ ب.ظ

غرور انسان

چندی است که شبهه‌ای در غرب گسترش یافته است و ظاهراً متفکران غربی نیز نتوانسته‌اند پاسخ درستی به آن بدهند زیرا این شبهه فراگیر شده و اخیراً به زبان فارسی نیز ترجمه شده است! لذا بر آن شدیم به عنوان پایگاهی اسلامی، ردیه‌ای قطعی بر این شبهه بنویسیم تا مبادا این شبهه، اذهانی را گمراه کند.

شبهه: آیا خدا می‌تواند چنان سنگ بزرگی بیافریند که خود نیز نتواند آن را بلند کند؟ اگر می‌تواند بیافریند پس خدا ناتوان است که نمی‌تواند آن را بلند کند و اگر می‌تواند آن را بلند کند پس خدا ناتوان است که چنان سنگی بیافریند. پس در هر صورت، خدا ناتوان است!

پاسخ: هرچند فضای سوال غرق در جهالت‌های کودکانه است زیرا اولاً بلند کردن جسمی با آن جرم فرضی عملاً بی‌معنا است چون باید روی یک جسم بزرگتر باشد تا جاذبۀ ناشی از آن جسم بزرگتر نیروی جاذبه را به وجود آورد و بلند کردن را مفهوم بخشد که در فرض سوال محال است و ثانیاً خدای متعال اساساً جسم ندارد که بخواهد چیزی را بلند کند و چون قادر مطلق است هرچه را در هر مکانی بخواهد به وجود می‌آورد اما با این‌همه در ادامه، نشان می‌دهیم که این شبهه در واقع یک سفسطه است و از نظر منطقی نیز اشکال دارد.

افعال از جهت وقوع به سه دستۀ محالات، ممکنات و حتمیات تقسیم می‌شوند؛ محالات، هرگز واقع نمی‌شوند یعنی اصلاً فعل محال، نشدنی است مثلاً اجتماع نقیضین، محال است، یعنی مثلاً محال است انسان در یک زمان هم بتواند پرواز کند و هم نتواند پرواز کند! همانطور که مشخص است عدم امکان اجرای محالات برای فاعل، نقص محسوب نمی‌شود زیرا به توانایی فاعل مربوط نیست بلکه خود فعل، ممکن نیست. ممکنات، امکان وقوع دارند و شاید در زمانی واقع نشوند و در زمان دیگری واقع شوند، مثلاً اینکه انسان پرواز کند فعلی محال نیست بلکه از ممکنات است هرچند انسان تا قبل از اختراع هواپیما نمی‌توانست پرواز کند اما بعد از اختراع هواپیما می‌تواند پرواز کند، همانطور که مشخص است اجرایی نشدن ممکنات برای فاعلش نقص محسوب می‌شود زیرا به توانایی فاعل مربوط است و خود فعل، امکان وقوع دارد. حتمیات نیز که اینجا مورد بحث نیستند همواره واقع هستند.

حال با این مقدمات، به منطق استدلالی شبهه برمی‌گردیم؛ منطق استدلالی شبهه ادعا می‌کند اگر خدا نتواند خودش را شکست دهد ناتوان است! در حالی که مسلماً محال است که خدای قادر مطلق، خودش را شکست دهد زیرا قادر مطلق، شکست‌ناپذیر است و محال است موجودی هم شکست‌ناپذیر باشد و هم شکست بخورد و این امر مربوط به نقص در توانایی فاعل نیست بلکه اصلاً نشدنی است زیرا اجتماع نقیضین محال است.

منبع: وبگاه قرآنیان