عصمت عام و عصمت خاص
هرکسی یا چیزی که از طرف خدا مأمور به هدایت بشر است باید معصوم باشد یعنی در آن کار خطا نکند تا باعث گمراهی نشود. حتی آن کلاغی که به قابیل خاک کردن مرده را یاد داد باید در آن کار معصوم باشد و خطا نکند. به همین دلیل تمام پیامبران، امامان و کتب الهی اصیل نیز معصوم هستند. منتها ما مسلمانان با اینکه به تمام پیامبران، امامان و کتب الهی معتقد هستیم اما به پیامبر آخر، امام آخر و کتاب آخر رجوع میکنیم که از همه کاملتر هستند (چونکه 100 با ماست، 90 هم پیش ماست). البته اینها که جدا کردیم در عمقشان همه یکی هستند و آن قرآن است زیرا رسالت پیامبر و امامت ائمه تنها بر اساس قرآن بوده و خواهد بود. حتی سنت نیز که از قرآن جدا میکنند در حقیقت فهم معصوم از قرآن است منتها چون همۀ معارف قرآن را ما نمیفهمیم به سنت معصوم نیز رجوع میکنیم هرچند سنت نباید خلاف قرآن باشد و برای همین روایت را باید به قرآن ارجاع داد و قرآن که «تبیاناً لکل شی» است درست و غلط هر مطلب دینی را مشخص میکند. البته متأسفانه همۀ ما در حرف، زیاد دم از قرآن میزنیم اما زمان عمل، تحمیل بر قرآن داریم که باید سعی کنیم اینطور نباشیم و تعصباتمان را روی هرچیزی به جز قطعیاتی چون قرآن کنار بگذاریم و قرآن را بدون عینک ببینیم تا بتوانیم از نور قرآن بهرۀ بهتری ببریم.
البته چون از عصمت و مصداقش گفته شد و اینکه عموماً تصور میشود فقط چهارده نفر معصوم وجود دارد و نهایت مقام، مقام عصمت است، لازم است مطلبی گفته شود. همانطور که گفته شد هر مأمور الهی باید معصوم باشد اما چهارده معصوم آخر، عصمتشان عصمت خاص است که از عصمت عامی که بالا گفته شد بالاتر است یعنی اولاً هرگز کوچکترین خطایی نکردهاند و ثانیاً بهترین بندگان خدا روی زمین هستند. اینکه هرگز گناه نکردهاند از الزامات هر امامی است. البته مثلاً حضرات ابراهیم، اسحاق و یعقوب نیز امام هستند تا چه رسد به چهارده معصوم.
دلیل بر این مدعا نیز آیۀ 124 سورۀ بقره است که میفرماید: «وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّیَّتِی قَالَ لَا یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ؛ و چون ابراهیم را پروردگارش با کلماتی (نشانگر اخلاصی ویژه) آزمون [آتشین] کرد، پس وی همه آنها را به اتمام رسانید. [خدا به او] فرمود: من تو را پیشوای مردمان قرار دهندهام. [ابراهیم] گفت: و از دودمانم؟ فرمود: این پیمان من به بیدادگران[شان] در نرسد.»
طبق این آیه حضرت ابراهیم میخواهد که از دودمانش نیز امام بشوند اما جواب میآید که این عهد به ظالمان نمیرسد! طبق آیۀ 114 سورۀ توبه حضرت ابراهیم اصلاً برای ظالم که مسلماً دشمن خداست چنین دعایی نمیکند!
«وَمَا کَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ إِلَّا عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِیَّاهُ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لَأَوَّاهٌ حَلِیمٌ؛ و پوشش خواستن ابراهیم برای پدرش (ناپدریاش) جز برای وعدهای که به او داده بود، نبود. پس هنگامیکه برایش به خوبی روشن شد که وی دشمن خداست، از او بیزاری جست. به راستی، ابراهیم بسی دلسوز [و] بردبار است.»
پس مشخص میشود منظور از ظالمان در آیۀ 124 سورۀ بقره حتی مشمول عادلانی که حتی یکبار گناهی کردند و توبه کردند نیز میشود. پس مقام عصمت امامان مسلماً بالاتر از عدالت است و به این صورت است که حتی یکبار نیز گناه نمیکنند. اما یک آیۀ دیگر داریم که مشخص میکند دوازده امام حتی از این نیز بالاتر هستند و اصلاً برترین بندگان خدا هستند. آن نیز آیۀ 32 سورۀ فاطر است که میفرماید: «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتَابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَیْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْکَبِیرُ؛ سپس [این] کتاب را به [آن] کسان از بندگان خود که [آنان را] برگزیدیم، به میراث دادیم. پس برخی از بندگان ما بر خود ستمکارند، و برخی [از ایشان] میانهرو (عادل) و برخی [هم] از آنان در تمامی کارهای نیک به فرمان خدا [در میان همگان] پیشگامند. و این خود همان فضیلت بزرگ است (که دارای امتیاز بیمانند پس از رسول گرامی است).»
حال سوال ما به خصوص از اهل سنت اینجا است که آیا وارثان قرآن که طبق این آیه، بندگان برگزیده خدا هستند و در ادامه این آیه آمده است که در تمامی کارهای نیک به اذن خدا از همه جلوتر هستند، سه خلیفه اول هستند؟! یا چهار امام مذاهب چهارگانه اهل سنت هستند؟! آنها که خودشان نیز میگفتند بهترین مردمان نیستند! پس آیا آیه غلط است؟! اما اگر معتقد باشیم که قرآن هرگز غلط نیست مسلم است که غدیر خم، مشخص کردن حضرت علی به عنوان سرپرست و امام بوده است و ایشان وارث کتابالله هستند.
منبع: وبگاه قرآنیان