قرآنیان

وبگاه تحلیلی

قرآنیان

وبگاه تحلیلی

قرآنیان

«الَّذينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِکَ الَّذينَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِکَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ؛ آنان که براى دستیابى به حقیقت، به سخن گوش مى‌سپارند و بهترینِ آن را پیروى مى‌کنند. اینانند که خدا آنان را راه نموده است و اینانند خردمندان.» (زمر، 18)

رد شبهات در زمینۀ اعجاز و تحدی قرآن

سه شنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۱:۰۹ ق.ظ

الفرقان الحق

یکی از دگراندیشان معاصر شبهه‌ای با این مضمون مطرح کرده است که قرآن فقط کلامی آهنگین است و هیچ اعجازی ندارد و همچنین کتاب «الفرقان الحق» توانسته با آن تحدی کند. در این مطلب به رد این شبهه خلاف واقع می‌پردازیم. مسلماً اگر قرار باشد اعجاز قرآن فقط آهنگین بودن آن باشد که اصلاً اعجاز محسوب نمی‌شود اما مطلب اینجاست که اولاً فصاحت و بلاغت قرآن بسیار بیشتر از آهنگین بودن آن است. هرگز شعر اتل متل توتوله که از نظر ادبی فقط کلامی آهنگین است، قلب انسان‌ها را متأثر نمی‌کند. آن اعراب جاهلی با آن‌همه عصبیت که هر قبیله‌اش پدرکشتگی با قبیله دیگری داشته را جذب و متحد نمی‌کند. هرگز اتل متل توتوله نمی‌تواند عبدالباسط را وسط تلاوت به گریه اندازد. هرگز  این کلام که حتی خواندن ترجمه‌اش آدمی را میخکوب می‌کند را نمی‌توان تنها در حد یک کلام آهنگین کوچک شمرد که گر نیست تو را این ذوق، کژ طبع جانوری! همچنین قرآن در عین فصاحب و بلاغتی که از نظر ادبی دارد، دنیایی از مفاهیم را در خود جای داده است که با سخنان دانشمندان، فلاسفه، عرفا و حتی متون دینی و مقدس دیگر قابل مقایسه نیست. و این علاوه بر نظم ریاضی حاکم بر آیات و سوره‌هاست.

قرآن پیشگویی‌هایی دارد که اتفاق افتاده است. باید دانست که هیچ بشری توانایی پیشگویی ندارد. حتی محققان بزرگ تاریخ تنها قدرت پیش‌بینی بیشتری نسبت به افراد دیگر دارند اما اینکه فردی پیشگویی کند از توان بشر، خارج است، برای مثال قرآن در ابتدای سورۀ روم، نتیجه جنگ چند سال بعد بین ایرانیان و رومیان را به درستی پیشگویی می‌کند.

در دنیای فلاسفه؛ سقراط، افلاطون، ارسطو، ابن سینا، فارابی، سهروردی، ملاصدرا، کانت، هگل، مارکس و... همه فیلسوف بودند اما نظرات کدامشان تا به امروز توانسته به طور کامل همچنان دوام بیاورد و توسط دیگر فلاسفه مردود نشود؟ یا کدام عارف توانسته مشهوداتی داشته باشد که دیگر عارف ردش نکند؟ حتی در روش رسیدن به آن مشهودات نیز سیر تحولاتی حاکم بوده است. در هند که موطن عرفان است میبینیم که هندوئیسم چقدر تغییر و تحول داشته و حتی بودیسم که منشأ هندی دارد الان در خود هند چندان طرفدار ندارد!

حتی کتب مقدس و دینی دیگر در برابر قرآن، هیچ هستند. یهودیت با تمام بسته بودنش امروزه ناچاراً عقایدش در داخل خود فلسطین اشغالی در حال فرو ریختن است و دختران و پسران یهودی با غیریهودی ازدواج می‌کنند. مسیحیت که فراگیر شد بیش از چندی دوام نیاورد و با فهم چرخش زمین به دور خورشید توسط بشر، تمام رشته‌هایش پنبه شد! اما قرآن چطور؟ قرآن نه تنها احکام و نظریاتش مطرود و مردود نشده است بلکه همواره عالمان و دانشمندان را بیشتر به خود جذب می‌کند. آلبرت اینشتین، هانری کوربن، موریس بوکای و بسیاری از دانشمندانی که وارد دین اسلام می‌شوند مؤید این ادعا هستند.

فرعون
دگراندیش گرامی، اگر اشارۀ به حرکت زمین، تاریکی اعماق دریا و انفجار بزرگ که در آیات 88 نمل، 40 نور و 30 انبیاء به وضوح به آن اشاره شده است با اینکه همۀ این مطالب علمی، قرن‌ها بعد توسط دانشمندان کشف شده است، معجزه نیست پس چیست؟! و اگر معجزه است که مسلماً همینطور است، مگر می‌شود اجتماع نقیضین را پذیرفت و با قرآن تحدی کرد؟! باید اعجاز قرآن را درست بررسی کنیم تا بعد ببینیم آیا می‌شود با قرآن تحدی کرد و پیروز شد یا خیر. ما می‌گوییم خیر زیرا از کلمه به کلمۀ قرآن که 15 قرن از آن گذشته است هنوز مطالب روز استخراج می‌شود. مسألۀ فقهی رحم اجاره‌ای را آیت‌الله صادقی تهرانی که هرگز به قرآن تحمیل نمی‌کردند از قرآن استنباط کرده‌اند. حالا کدام کتاب و کدام سخنِ چندین قرنِ گذشته است که بتواند فقه روز داشته باشد؟! قرآن را چطور می‌توان با انجیل مقایسه کرد در حالی که انجیل در حرکت زمین به دور خوردشید وامانده است؟! و اینکه بگوییم فلسفه روز، فقه روز و عرفان روز را به مرور زمان به اسلام چسباندند را نمی‌توان پذیرفت. آیا علامه طباطبایی، آیت‌الله صادقی تهرانی و علامه مصطفوی که به ترتیب یکی بیشتر فیلسوف، یکی بیشتر فقیه و دیگری بیشتر عارف بوده است، هیچکدامشان اهل تحمیل بر قرآن بودند؟! اگر کسی بگوید بوده باید به انصافش شک کرد. این افراد بزرگوار هرکدام تفسیری بر قرآن نوشتند که مطالبش جدید بود. «المیزان»، «الفرقان» و «روشن» کتبی جدید با مطالب جدید هستند. چطور می‌شود یک فیلسوف، یک فقیه و یک عارف از کتابی که 15 قرن از آن می‌گذرد مطالب جدید بیاورند آن‌هم بدون اینکه تحمیلی بر آن کتاب کنند؟ آیا کتاب دیگری در عالم وجود دارد که این‌طور باشد؟! آیا حتی یک پاراگراف مطلب وجود دارد که بتوان با آن چنین کرد؟! بماند که صدها تفسیر و شرح بر قرآن نگاشته شده است و ما فقط این سه تفسیر را در نظر گرفتیم. دگراندیش گرامی، آیا انصاف است بگوییم کتابی که 14 قرن بعد، شهید ملک شباز (مالکوم ایکس) در آمریکا، آیت‌الله سیدروح‌الله خمینی در ایران، شیخ ابراهیم زکزاکی در نیجریه و خیلی‌های دیگر در خیلی جاهای دیگر تحت تعالیم آن فعالیت سیاسی داشتند و نهضتی برپا کردند، این کتاب معجزه نیست و می‌توان مانندش را آورد؟!
شاید برخی نیز چنین استدلال کنند که همۀ این‌ها اتفاقی است اما مسأله اینجاست که اگر بخواهیم بر اساس علم آمار و احتمالات نیز سخن بگوییم، این‌همه نشانه باهم نمی‌تواند اتفاقی باشد. لذا منکران وحیانی بودن قرآن یا اصولاً افرادی هستند که همواره در شک بسر می‌برند یا اینکه انکارشان ناشی از آن است که به دلیل تمایلی که به گناه پیدا کرده‌اند نمی‌خواهند واقعیت گناه را بپذیرند. که دستۀ اول باید به روانشناش مراجعه کنند و دستۀ دوم را آتش جهنمی که خودشان در حال ساخت آنند تأدیب خواهد کرد.

ضمناً در مورد مجموعه مزخرفاتی که تحت عنوان دروغین «الفرقان الحق» نوشته شده است همین بس که تثلیث مردود و خلاف عقل مسیحیت در بسم الله آن مشهود است. ضمن اینکه خانم دکتر فرزانه روحانی مشهدی، مقاله‌ای در رد این کتاب نوشته‌اند و برخی اشکالات آن را نشان داده‌اند که قسمت اول این مقاله از اینجا قابل مشاهده است. فلذا کتابی که به محض ورودش به ایران علیه آن مقالۀ علمی نوشته می‌شود و میان مردم به اندازۀ افزایش قیمت بنزین نیز اهمیت پیدا نمی‌کند نیک مشخص است که در حد مزخرفات باب و بها نیز نیست تا چه رسد به قرآن که آخرین کلام وحیانی خداست.

منبع: وبگاه قرآنیان