بررسی انتقاد از تندروی آیتالله صادقی تهرانی
عموماً دو نوع انتقاد مهم از آیتالله صادقی تهرانی میشود، نوع اول، انتقاداتی است که مبنایش اعتقاد به ظنی الدلالة بودن قرآن است که این انتقادات در واقع، اتهاماتی ناروا به قرآن هستند و هرگز پذیرفته نیستند و در این پایگاه بارها به تفصیل، دلایل رد ظنی الدلالة بودن قرآن را بیان کردهایم که به عنوان نمونه، در این مورد مطلبی در اینجا قرار دارد. اما نوع دوم انتقادات انتقاد به تندرو بودن آیتالله صادقی تهرانی است زیرا ایشان تقلید از کسانی را که قرآن را ظنی الدلالة میدانند جائز نمیدانستند. در ادامه این مطلب، انتقاد اخیر را بررسی کردهایم.
بررسی تندرو بودن
همانطور که گفته شد برخی معتقدند با اینکه آیتالله صادقی تهرانی روششان درست بوده است اما در این راه، تند رفتهاند و نباید فتوا به عدم جواز تقلید از کسانی که قرآن را ظنی الدلالة میدانند میدادند!
در جواب این منتقدان باید گفت که اولاً آیتالله صادقی تهرانی به این مطلب فقهی رسیده بودند، آیا مرجعی که به مطلبی فقهی دست مییابد نباید آن مطلب را بازگو کند؟!
ثانیاً کسانی که به این دلیل به آیتالله صادقی تهرانی خرده میگیرند باید به قریب به اتفاق مراجع تقلید خرده بگیرند زیرا با بیت همۀ مراجع تقلید تماس گرفتهایم و از همۀ آنان پرسیدهایم که آیا تقلید از کسی که قرآن را قطعی الدلالة میداند جائز است؟ که قریب به اتفاق بیوت آقایان گفتند: «خیر، جائز نیست!» جالب اینجاست که اتفاقاً یکی از این مراجع که خودش شخصاً همصحبت ما شد از شاگردان علامه طباطبایی است و درس تفسیر قرآن با قرآن هم دارد!
ثالثاً اعتقاد به ظنی الدلالة بودن قرآن موجب تغییر بسیاری از فتاوای رسمی است، فتاوایی که حقوق هماهنگ زن و شوهر را زیر پا میگذارند و یا زکات را عملاً میپیچانند و یا رباخواری را با نام بانکداری اسلامی تطهیر میکنند! چگونه ممکن بود آیتالله صادقی تهرانی اینهمه فتاوای خلاف قرآن را جائز بدانند؟! و این چه تفکری است که ما دم از قرآن بزنیم اما بر مطالب خلاف قرآن نیز صحه بگذاریم؟!
منبع: وبگاه قرآنیان