بررسی انتقادات از آیتالله العظمی صادقی تهرانی
عموماً دو نوع انتقاد از آیتالله العظمی صادقی تهرانی (رضوان الله تعالی علیه) میشود، نوع اول، انتقاداتی است که مبنایش اعتقاد به ظنی الدلالة بودن قرآن است که این انتقادات در واقع، اتهاماتی ناروا به قرآن هستند و هرگز پذیرفته نیستند و در این پایگاه بارها به تفصیل، دلایل رد ظنی الدلالة بودن قرآن را بیان کردهایم که به عنوان نمونه، در این مورد مطلبی در اینجا قرار دارد. اما نوع دوم انتقادات که بعضاً از جانب معتقدان به تفسیر قرآن با قرآن بیان میشود را میتوان به سه دسته تقسیم کرد؛ اولاً انتقاد به تندرو بودن آیتالله العظمی صادقی تهرانی (رضوان الله تعالی علیه) تا جایی که تقلید از کسانی که قرآن را ظنی الدلالة میدانند را جائز نمیدانستند، ثانیاً انتقاد به مهجوریت روش تدبر در قرآن در تفسیر ایشان! و ثالثاً ضعیف بودن نگاه ولایی آیتالله العظمی صادقی تهرانی (رضوان الله تعالی علیه). لذا در ادامه این مطلب، سه انتقاد مذکور را بررسی کردهایم.
1. بررسی تندرو بودن
همانطور که گفته شد برخی معتقدند با اینکه آیتالله العظمی صادقی تهرانی (رضوان الله تعالی علیه) روششان درست بوده است اما در این راه، تند رفتهاند و نباید فتوا به عدم جواز تقلید از کسانی که قرآن را ظنی الدلالة میدانند میدادند!
در جواب این منتقدان باید گفت که اولاً آیتالله العظمی صادقی تهرانی (رضوان الله تعالی علیه) به این مطلب فقهی رسیده بودند، آیا مرجعی که به مطلبی فقهی دست مییابد نباید آن مطلب را بازگو کند؟!
ثانیاً کسانی که به این دلیل به آیتالله العظمی صادقی تهرانی (رضوان الله تعالی علیه) خرده میگیرند باید به قریب به اتفاق مراجع تقلید خرده بگیرند زیرا با بیت همۀ مراجع تقلید تماس گرفتهایم و از همۀ آنان پرسیدهایم که آیا تقلید از کسی که قرآن را قطعی الدلالة میداند جائز است؟ که قریب به اتفاق بیوت آقایان گفتند: «خیر، جائز نیست!» جالب است که یکی از مراجع که اتفاقاً خودش گوشی را برداشت از شاگردان علامه طباطبائی (رضوان الله تعالی علیه) است و درس تفسیر قرآن با قرآن دارد!
ثالثاً اعتقاد به ظنی الدلالة بودن قرآن موجب تغییر بسیاری از فتاوای رسمی است، فتاوایی که حقوق هماهنگ زن و شوهر را زیر پا میگذارند و یا زکات را عملاً میپیچانند و یا رباخواری را با نام بانکداری اسلامی تطهیر میکنند! چگونه ممکن بود آیتالله العظمی صادقی تهرانی (رضوان الله تعالی علیه) اینهمه فتاوای خلاف قرآن را جائز بدانند؟! و این چه تفکری است که ما دم از قرآن بزنیم اما بر مطالب خلاف قرآن نیز صحه بگذاریم؟!
2. بررسی مهجوریت روش تدبری در نگاه به قرآن
این انتقاد، بسیار عجیب است! همه میدانند که آیتالله العظمی صادقی تهرانی (رضوان الله تعالی علیه) از اولین پرچمداران فهم و تدبر در قرآن هستند و در این راه مورد هجمههای بسیاری از حوزوین واقع شدند، لذا شاید منظور منتقدانی که این انتقاد را مطرح کردهاند این باشد که در روش تفسیر الفرقان، نگاه تفسیری بر نگاه تدبری میچربد که در این صورت حق دارند و این مطلب کاملاً طبیعی است چراکه الفرقان، کتابی تفسیری است، نه تدبری! و این مطلب، اختصاص به الفرقان نیز ندارد بلکه بسیاری از تفاسیر قرآن به قرآن مثل تفسیر تسنیم نیز همینطور هستند.
آنچه اهمیت دارد این است که روش آیتالله العظمی صادقی تهرانی (رضوان الله تعالی علیه) این بوده است که ابتدا، قرآن را به صورت ترتیبی بررسی کردهاند سپس به بررسی موضوعی قرآن پرداختهاند یعنی ابتدا نگاه تدبری سپس نگاه تفسیری قرآن با قرآن داشتهاند و در این راه همانند استادشان، علامه طباطبائی (رضوان الله تعالی علیه) تحمیل بر قرآن نداشتهاند بلکه رأی قرآن را بر رأی خود مقدم داشتهاند.
3. بررسی ضعف نگاه ولایی
این انتقاد نیز انتقادی به دور از انصاف است زیرا آیتالله العظمی صادقی تهرانی (رضوان الله تعالی علیه) سالها قبل از انقلاب و آن زمانی که آیتالله کاشانی (رحمة الله علیه) حرکت سیاسی علیه رژیم شاهنشاهی داشتند همراه ایشان بودند و این مسیر را تا جایی ادامه دادند که در مسجد اعظم قم انتقادات تندی علیه رژیم شاهنشاهی کردند و به پیشنهاد و کمک امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) روانه خارج از کشور شدند و آن زمان که بحث انتخاب بنی صدر برای ریاست جمهوری بود، آیتالله العظمی صادقی تهرانی (رضوان الله تعالی علیه) فرمودند: «رئیس جمهور ما امام است/ ریاست غیر او، حرام است» کدام یک از مراجع تقلید فعلی در آن زمان، چنین سخنانی داشتند؟!
آیتالله العظمی صادقی تهرانی (رضوان الله تعالی علیه) حمایت از ولایت فقیه را تا آخر عمر داشتند البته ایشان همواره معتقد بودند ولی فقیه بر دیگر فقها ولایت ندارد بلکه بر عامۀ مردم ولایت دارد زیرا هیچکس بر همانند خودش ولایت ندارد و این مطلبی است که امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) نیز در رسالۀ خود به آن اذعان کردهاند زیرا تقلید کردن مجتهد را حرام دانستهاند، بنابراین قائل بودن به ضعف در نگاه ولایی آیتالله العظمی صادقی تهرانی (رضوان الله تعالی علیه) مساوی با قائل بودن به ضعف در نگاه ولایی امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) است!
منبع: پایگاه قرآنیان